جدول جو
جدول جو

معنی یوئه چی - جستجوی لغت در جدول جو

یوئه چی
(ءِ)
یوئه چژی. ساکنان مغولستان که خان هون نو (209-174 قبل از میلاد) آنها را پراکنده کرد و تمامی مغولستان را در تحت حکمرانی خود درآورد. (از ایران باستان صص 2255-2256). و رجوع به یوئه ئی چی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(زَ / زِ)
آنکه شراب و بوزه فروشد. (آنندراج) :
شهری خراب بوزه چی و چشم مست اوست
پیر و جوان سبوی کش و می پرست اوست.
سیفی
لغت نامه دهخدا
(خِ وِ)
دهی است از دهستان آتابای بخش مرکزی شهرستان گنبدقابوس، واقع در 15 هزارگزی جنوب باختری گنبدقابوس. دارای 360 تن سکنه. آب آن از رود خانه گرگان و محصول آن غلات دیمی و حبوبات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و ازصنایع دستی زنان قالیچه بافی و راه مالرو است مردم آنجا چادر نشین اند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(دَ وَ / وِ)
مرکب از دوق + لی، جفت و توأم. (ناظم الاطباء). دوغلی. دوغلو. دغلی. دغلو. همزاد. دوقلو. دو بچه که با هم از شکم مادر بیرون آمده باشند
لغت نامه دهخدا
(دَ وَ / وِ)
نام محله ای است بزرگ به تبریز. (از یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
(یَ دَ / دِ)
یده جی. آنکه افسونگری می کند برای نمایش یده. (ناظم الاطباء). رجوع به یده شود
لغت نامه دهخدا
بوزه گر بوزه فروش (بوزه بادهای که از برنج یاارژن فراهم آورند) بگنی گر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از یده چی
تصویر یده چی
جادوگری که ایجاد برف و باران با سحر و جادو را می داند
فرهنگ فارسی معین